- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل به قدر عقل هر کس را اسیر غم شود چون سبک مغزی فزون شد سرگردانی کم شود
2 آدمیت فوق خوبیها بود، خوارش مگیر آنکه بتواند ملک گردید، کاش آدم شود
3 گر غباری ز آستان عشق بنشیند به کوه سونش الماس جزء اعظم مرهم شود
4 صبحدم چون بی نقاب آمد به گلشن بوی گل از گداز شرم بر رخسار او شبنم شود
5 بسکه در هجر تو، جویا تن به سختی داده است در رگش مانند مژگان تو نشتر خم شود