دل بدست غم جانان از ابن یمین فریومدی غزل 160

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

دل بدست غم جانان دهم و جان بر سر

1 دل بدست غم جانان دهم و جان بر سر گر چه زین کار فتد رنج فراوان بر سر

2 روی او شاهد حالست که در بردن دل آمد آن طره طرار پریشان بر سر

3 دستگیر ار نشود زلف چو مشکین رسنش کی دلم آید از آنچاه زنخدان بر سر

4 گفتم ای دل مرو اندر پی او نشنیدی تا قضا چیستت از گنبد گردان بر سر

5 گر بکفر شکن زلف ویم دست رسد جان بشکرانه بر افشانم و ایمان بر سر

6 در جهان جز قد و بالای خوشش دید کسی هیچ سروی که شکفتش گل و ریحان بر سر

7 گر بریزد بهوس خون دل ابن یمین حکم او هست روان بر سرو فرمان بر سر

عکس نوشته
کامنت
comment