دل مقیم کوی جانانست و من اینجا از کمال خجندی غزل 57

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

دل مقیم کوی جانانست و من اینجا غریب

1 دل مقیم کوی جانانست و من اینجا غریب چون کند بیچاره مسکین تن تنها غریب

2 آرزومند دیار خویشم و باران خویش در جهان تا چند گردم بی سر و بیپا غریب

3 چون تو در غربت نیفتادی چه دانی حال من محنت غربت نداند هیچکس از غریب

4 هرگز از روی کرم روزی نپرسیدی که چیست حال زار مستمند مانده دور از ما غریب

5 چون درین دوران نمی افتد کسی بر حال خود در چنین شهری که میبینی که افتد با غریب

6 در غربی جان به سختی می دهد مسکین کمال واغرییی واغریبی واغریبی واغریب

عکس نوشته
کامنت
comment