دل ز مهر دیگران برداشتی از جامی غزل 926

دل ز مهر دیگران برداشتی

1 دل ز مهر دیگران برداشتی در دل ما مهر دیگر کاشتی

2 در چه افکندی دلم را زان ذقن از جفا مویی فرو نگذاشتی

3 شمع رخ کردی نهان از آه من آه من باد هوا انگاشتی

4 طعن خودرایی زدی بر عاشقان عاشقان را همچو خود پنداشتی

5 خوش شد از جنگ تو وقت من مگر گیرمت در بر به وقت آشتی

6 نوبت شاهی زدی در ملک حسن ز آتش دلها علم افراشتی

7 جامی آخر کشته تیغش شدی سر در آن کردی که در سر داشتی

عکس نوشته
کامنت
comment