-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل مسکین مرا خار جفای تو بخست راه خوابم به شب هجر خیال تو ببست
2 این همه جور و جفا کز تو به ما می آید دل بیچاره ی ما عهد تو هرگز نشکست
3 گر سرم می رود از عشق نگردانم روی چون بدارم ز سر زلف پریشان تو دست
4 گر سراپای وجودم تو بسوزی چون شمع دست از دامنت ای دوست نخواهیم گسست
5 عشق روی تو نه امروز نهادیم به دل در گلم مهر تو بسرشت هم از روز الست
6 لب جان بخش تو ای دوست نه پیدا نه نهان غمزه ی جادوی شوخ تو نه مخمور نه مست
7 از سر جان و جهان یک سره جانم برخاست تا دل غمزده ام با غم رویت بنشست