🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
اسدی توسی

اسدی توسی

اسدی توسی
اسدی توسی

دل از دین نشاید که از اسدی توسی گرشاسپ‌نامه 3

گرشاسپ‌نامه 3 ام از 144 گرشاسپ‌نامه

دل از دین نشاید که ویران بود

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39

1 دل از دین نشاید که ویران بود که ویران زمین جای دیوان بود

2 نگه دار دین آشکار و نهان که دین است بنیان هر دو جهان

3 پناه روانست دین و نهاد کلید بهشت و ترازوی داد

4 در رستگاری ورا از خدای ره توبه و توشهٔ آن سرای

5 ز دیو ایمنی وز فرشته نوید ز دورخ گذار و به فردوس امید

6 رهانندهٔ روز شمار از گداز دهنده به پول چینود جواز

7 چراغیست در پیش چشم خرد که دل ره به نورش به یزدان برد

8 روانراست نو حله ای از بهشت که هرگز نه فرسوده گردد نه زشت

9 ره دین گرد هرکه دانا بود به دهر آن گراید که کانا بود

10 جهان را نه بهر بیهده کرده اند ترا نز پی بازی آورده اند

11 سخن های ایزد نباشد گزاف ره دهریان دور بفکن ملاف

12 بدان کز چه بُد کاین جهان آفرید همان چون شب و روز کردش پدید

13 چرا باز تیره کند ماه وتیر زمین در نوردد چو نامه دبیر

14 دم صور بشناس و انگیختن روان ها به تن ها برآمیختن

15 همان کشتن مرگ روز شمار زمین را که سازد به دل کردگار

16 زمان چیست بنگر چرا سال گشت الف نقطه چون بود و چون دال گشت

17 تن و جان چرا سازگار آمدند چه افاتد تا هر دو یار آمدند

18 همه هست در دین و زینسان بسست ولیک آگه از کارشان کو کسست

19 اگر کژ و گر راست پوینده اند همه کس ره راست جوینده اند

20 ولیکن درست آوریدن بجای مر آن را نماید که خواهد خدای

21 ره دین بپای آر خود چون سزاست که گیتی به دین آفرید ست راست

22 همه گیتی از دیو پر لشکرند ستمکاره تر هر یک از دیگرند

23 اگر نیستی بندشان داد و دین ربودی همی این از آن آن ازین

24 به یزدان بدین ره توان یافتن که کفرست از و روی تافتن

25 بد ونیک را هر دو پاداشنست خنک آنک جانش از خرد روشنست

26 ازین پس پیمبر نباشد دگر به آخر زمان مهدی آید به در

27 بگیرد خط و نامهٔ کردگار کند راز پیغمبران آشکار

28 ز کوچک جهان راز دین بزرگ گشاید خورد آب با میش گرگ

29 بدارد جهان بر یکی دین پاک برآرد ز دجال و خیلش هلاک

30 همان آب گویند کآید پدید دَرِ توبه را گم بباشد کلید

31 رسد ز آسمان هر پیمبر فراز شوند از گس مهدی اندر نماز

32 سوی خاور آید پدید آفتاب هم آتش کند جوش طوفان چو آب

33 از آن پس شگفت دگرگونه گون بس افتد جهاندار داند که چون

34 تو آنچ از پیمبر رسیدت به گوش به فرمان بجای آر آنرا بکوش

35 بر اسپ گمان از ره بیش و کم مشو کت به دوزخ برد با فدم

36 به دست آورد از آب حیوان نشان بخورزو و پس شادزی جاودان

37 سر هر دوره راست کن چپ و راست از آن ترس کآنجا نهیب و بلاست

38 وز آن بانگ کآید در آن رهگذار که ره دین مراین را آن را بدار

39 نشین راست با هرکس و راست خیز مگر رسته گردی گه رستخیز

اسدی توسی از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر دل از دین نشاید که ویران بود گرشاسپ‌نامه 3 ام از 144 گرشاسپ‌نامه اسدی توسی می باشد
شعر قالب : گرشاسپ‌نامه سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر دل از دین نشاید که ویران بود

شاعر شعر دل از دین نشاید که ویران بود چه کسی است ؟

شاعر شعر دل از دین نشاید که ویران بود اسدی توسی می باشد.

شعر دل از دین نشاید که ویران بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر دل از دین نشاید که ویران بود چیست ؟

قالب شعر دل از دین نشاید که ویران بود گرشاسپ‌نامه است

سبک شعر دل از دین نشاید که ویران بود چیست ؟

سبک شعر دل از دین نشاید که ویران بود سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر دل از دین نشاید که ویران بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
اسدی توسی

دل از دین نشاید که از اسدی توسی گرشاسپ‌نامه 3

گرشاسپ‌نامه 3 ام از 144 گرشاسپ‌نامه
بنر