- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل قبله خود خاک سر کوی تو دانست جان طاعت احسن هوس روی تو دانست
2 محراب دو شد زاهد سجاده نشین را ز آن روز که محراب دو ابروی تو دانست
3 عاشق ز دل و دین نظر عقل بپوشید تا کافری غمزه جادوی نور دانست
4 عقل از په عشق عنان باز به پیچید تا سلسله جنبانی گیوی نو دانست
5 وجه نظر و دور و نلل به بدیهی عقل از نظر روی تو و موی تو دانست
6 این نکته که کسی را ز تو نه رنگ و نه بویست از رنگ تو دریافت دل از بوی نو دانست
7 بیش است کمال از همه زان روز که خود را در مرتبه کمتر ز سگ کوی تو دانست