1 دل قبلهٔ جان جمال روی تو کند جان از دو جهان روی به سوی تو کند
2 در دیده و جان مردمک دیده و دل خاک کف پای سگ کوی تو کند
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 دعوی عشق جانان در هر دهان نگنجد وصف جمال رویش در هر زبان نگنجد
2 نور کمال حسنش در هر نظر نیاید شرح صفات ذاتش در هر بیان نگنجد
1 ز آن باده نخورده ام که هشیار شوم و آن مست نیم که باز بیدار شوم
2 یک جام تجلی جلال تو بسم تا از عدم و وجود بیزار شوم.
1 عمری است که در راه تو پای است سرم خاک قدمت به دیدگان می سپرم
2 ز آن روی کنون آینهٔ روی توام از دیدهٔ تو به روی تو می نگرم
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به