1 دل حلقه عشق دوست در گوش کند وز آتش سودای غمش جوش کند
2 از سر ننهد عشق تو سرگشته دلم تا با تو شبی دست در آغوش کند
1 ای ز رویت خیره چشم آفتاب وی به مهر روی تو دلها کباب
2 برقع از روی چو خورشیدت بکش زآنکه بر خور کس نمی بندد نقاب
1 گل گفت چو من گلی کجا در چمنست یا رنگ کدام لاله گویی چو منست
2 نسبت به شقایقم مکن کان مسکین دل سوخته و نزار و خونین دهنست
1 ای گوهر لطافت و ای منبع صفا بردیم از فراق تو بر وصلت التجا
2 بر بستر غمیم فتاده ز روز هجر آخر شبی خلاف فراقت ز در درآ
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به