دل به زمین بوس درت شد مثل از جامی غزل 557

دل به زمین بوس درت شد مثل

1 دل به زمین بوس درت شد مثل وفقه الله لخیر العمل

2 زان همه شادی که به دل داشت جای شد غم و اندوه تو نعم البدل

3 بوسه ای از لعل تو کردم سوال چند تعلل بعسی و لعل

4 بوسه گرفتم که نه حد من است یک دو سه دشنام بده لااقل

5 باد قضا طاعت چل ساله ام پیش رخت قبل قضاء الاجل

6 خاص که بی خاصیت عاشقی ست عام کالانعام بود بل اضل

7 جامی امید سر زلف تو داشت گفتمش ایاک و طول الامل

عکس نوشته
کامنت
comment