دل در پریدن است چو شبنم از حزین لاهیجی غزل 832

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

دل در پریدن است چو شبنم ز روی تو

1 دل در پریدن است چو شبنم ز روی تو خون مشک می شود به رگ گل ز بوی تو

2 باید به سینه نیشتر ناله بشکنم نازکتر است از دل عشاق خوی تو

3 یک صبح، سینه چاک گذشتی ز گلستان گل پاره کرده است گریبان، به بوی تو

4 خواهد نشست خون من از جوش اضطراب ساقی اگر چو باده کند در سبوی تو

5 خلقی به هم نشان مه عید می دهند انگشت من چو قبله نما، مانده سوی تو

6 از چشم شور خود کندش مشک، روزگار خونی که می کند به دل نافه، موی تو

7 تر شد ز ابر کلک تو مغز خرد، حزین جان تازه میکند، رقم مشکبوی تو

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر