جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

دل به غیر از باده زار و از جویای تبریزی غزل 253

غزل 253 ام از 1266 غزلیات

دل به غیر از باده زار و ناتوان افتاده است

🌙 حالت شب
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 دل به غیر از باده زار و ناتوان افتاده است چارهٔ کارش همین آتش به جان افتاده است

2 تا دلم در فکر رخسار بتان افتاده است همچو مینای می اش آتش به جان افتاده است

3 هر کرا نبود به رنگ ماه از دریوزه عار طشت رسوایی زبام آسمان افتاده است

4 بلبل نطقم زجوش حیرت نور رخش همچو شمع صبحگاهی از زبان افتاده است

5 با همه اعضا دود چون سایه از دنبال او آهویی کز تیر آن ابر و کمان افتاده است

6 گر به لطف از خاک برگیرد شود نخل بهشت سایه ای کز قد آن سرو روان افتاده است

7 ناوک دلدوز او جویا نشانش چون نساخت همچو شمعم آتش اندر استخوان افتاده است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل به غیر از باده زار و ناتوان افتاده است

شاعر شعر دل به غیر از باده زار و ناتوان افتاده است چه کسی است ؟

شاعر شعر دل به غیر از باده زار و ناتوان افتاده است جویای تبریزی می باشد.

شعر دل به غیر از باده زار و ناتوان افتاده است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر دل به غیر از باده زار و ناتوان افتاده است چیست ؟

قالب شعر دل به غیر از باده زار و ناتوان افتاده است غزل است

مضمون اصلی شعر دل به غیر از باده زار و ناتوان افتاده است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.