جامی

جامی

جامی
جامی

وصلت نیافت دل به خیال تو جان سپرد از جامی غزل 275

غزل 275 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

وصلت نیافت دل به خیال تو جان سپرد

1 وصلت نیافت دل به خیال تو جان سپرد جویای آب تشنه لب اندر سراب مرد

2 یاری که پاک کرد به دامن رخم ز اشک خون جگر چکید چو دامان خود فشرد

3 لاغر شدم چنان که چو چنگ از برون پوست بر تن رگی که هست مرا می توان شمرد

4 عاشق نهاده جان به کف آمد به پیش تو درویش خدمتی که توانست پیش برد

5 می چون خورم که دوش چو ساقی به دست من دور از لب تو جام می لاله گون سپرد

6 گه جام همچو می ز دل گرم من گداخت گه می چو جام از نفس سرد من فسرد

7 جامی که کند سینه به ناخن سبب چه بود حرفی که جز وفای تو از دل همی سترد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر وصلت نیافت دل به خیال تو جان سپرد

شاعر شعر وصلت نیافت دل به خیال تو جان سپرد چه کسی است ؟

شاعر شعر وصلت نیافت دل به خیال تو جان سپرد جامی می باشد.

شعر وصلت نیافت دل به خیال تو جان سپرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر وصلت نیافت دل به خیال تو جان سپرد چیست ؟

قالب شعر وصلت نیافت دل به خیال تو جان سپرد غزل است

مضمون اصلی شعر وصلت نیافت دل به خیال تو جان سپرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی