- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل بجان آمد از مضیق جهان وین بتر کم امید نیست خلاص
2 از گزند سپهر ناهموار چون گزیدم ولات حین مناص
3 بخت را گفتم ای رمیده ز من با زمانه مزن دم اخلاص
4 که ندارد معاویه در مکر حاجت یاری سلاله عاص
5 ساز او با نوا و دستانست تو بدستان او مشو رقاص
6 ای بسا کاوفتد بکام نهنگ گر چه بهر صدف رود غواص
7 تا صروف زمانه صرافست سیم کس را نمیخرد برصاص
8 پیش این سفله طبع دون پرور نیست فرق از عوام تا بخواص
9 شاخ کسنی بذوق نیشکرست سیب شیرین ترش تر از اجاص
10 گر لبی نان ز خوان او شکنی بشکند سر همان دمت بقصاص
11 گر کند منشی فلک جوری جز بابن یمین نباشد خاص
12 شاید آری که در زبانها هست ذکر القاص لایحب القاص