خمار وصل، دلم را ز اضطراب از سلیم تهرانی غزل 239

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

خمار وصل، دلم را ز اضطراب شکست

1 خمار وصل، دلم را ز اضطراب شکست ز موج رعشه به کف ساغر شراب شکست

2 پیاله از کف دشمن مگیر، رحمی کن که استخوان به تن من ز پیچ و تاب شکست

3 مباش در پی نخوت، نگاه کن که چه دید چو از غرور، کله گوشه را حباب شکست

4 شکستگی زرهی داده شبنم ما را که از سرایت آن، تیغ آفتاب شکست

5 ز جای رفت دل من ز نام گریه سلیم بنای خانه ی ما از صدای آب شکست

عکس نوشته
کامنت
comment