دستی که زدی به ناز در زلف تو چنگ از ابوسعید ابوالخیر

ابوسعید ابوالخیر

ابوسعید ابوالخیر

ابوسعید ابوالخیر

دستی که زدی به ناز در زلف تو چنگ

1 دستی که زدی به ناز در زلف تو چنگ چشمی که زدیدنت زدل بردی زنگ

2 آن چشم ببست بی توام دیده به خون و آن دست بکوفت بی توام سینه به سنگ

عکس نوشته
کامنت