جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

بشد عمری که دارم بر از جهان ملک خاتون غزل 148

غزل 148 ام از 1809 غزلیات

بشد عمری که دارم بر خدا دست

1 بشد عمری که دارم بر خدا دست که گیرد یک شبم وصل شما دست

2 ز دستم بر نمی خیزد جز این هیچ که بردارم ز هجرت بر دعا دست

3 ز بخت خود نمی دانم که یک شب دهد وصل نگارم گوییا دست

4 ز پای افتادم از هجران چه بودی گرم دادی ز وصلت مومیا دست

5 طبیب من تویی دردم فزون شد مدار آخر به دردم از دوا دست

6 به دیده خاک راهت را برفتم ندادم بهتر از این توتیا دست

7 جفا تا کی کنی بر زیردستان بدار ای نور دیده از جفا دست

8 وفاداری کنی زنهار مگذار زمانی از گریبان وفا دست

9 رقیب از من چه می خواهی خدا را بدار از دامن این بی نوا دست

10 قناعت گر کنی نفس ستمگر نباشد پادشا را بر گدا دست

11 به پای شوق پیمودم جهان را بگیر از روی دلداری مرا دست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بشد عمری که دارم بر خدا دست

شاعر شعر بشد عمری که دارم بر خدا دست چه کسی است ؟

شاعر شعر بشد عمری که دارم بر خدا دست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر بشد عمری که دارم بر خدا دست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بشد عمری که دارم بر خدا دست چیست ؟

قالب شعر بشد عمری که دارم بر خدا دست غزل است

مضمون اصلی شعر بشد عمری که دارم بر خدا دست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر