1 چمن امروز شده از اثر باران خوش مژده ساقی که بود وقت بمیخواران خوش
2 گفت رندی که بود دل حرم خاص خدا کعبه نزدیک شده وقت طلبکاران خوش
3 زی زلفین تو چشمان ببرند آسان دل در شب تار بود حالت طراران خوش
4 سرو زآزادگی خویش ندیده ثمری بنده شوبنده که شد حال گرفتاران خوش
5 از شمیم سر زلف تو معطر شده مشک گر شد از مشک ختن طبله عطاران خوش
6 ما به تو سرخوش و چشمان تو مستند از می مست را نیست بجز صحبت خماران خوش
7 عجبی نیست که دل در خم زلفت نالد زآنکه در شب نبود حالت بیماران خوش
8 شمع زد شعله بفانوس بیا پروانه رفت مانع زمیان روز هواداران خوش
9 شرح کن قصه از آن زلف دو تا آشفته تا از این قصه نمائی تو شب یاران خوش
دیدگاهها **