سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

لطف جانبخش تو جانم ز عدم از سلمان ساوجی غزل 141

غزل 141 ام از 897 غزلیات

لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد

1 لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد دل آزرده ما را به کرم باز آورد

2 خاک آن پیک مبارک دم صاحب قدمم که دلم هم به دم و هم به قدم باز آورد

3 هر سیاهی که شبان خط و خالت با من کرد انصاف که لطفت بقلم باز آورد

4 می‌کنم خون جگر نوش به شادی لبت که به یک جرعه مرا از همه غم، باز آورد

5 مدتی گردش این دایره ما را از هم همچو پرگار جدا کرد و به هم باز آورد

6 خواستم رفت به حسرت ز جهان، باز مرا کشش موی تو از کوی عدم باز آورد

7 خط به خون خواست نوشتن، به تو سلمان ننوشت تا نگویی که فلان عشوده و دم باز آورد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد

شاعر شعر لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد چه کسی است ؟

شاعر شعر لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد سلمان ساوجی می باشد.

شعر لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد چیست ؟

قالب شعر لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد غزل است

مضمون اصلی شعر لطف جانبخش تو جانم ز عدم باز آورد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر