- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی اندیشهٔ شکار هما با مگس کنی
2 دل بسته هوایی، از آنرو ز بال و پر خود را به رنگ غنچهٔ گل در قفس کنی
3 آن لحظه راز داری عشقت مسلم است کز گرد خویش سرمه به کام جرس کنی
4 پرباد نخوت است دماغت چو گردباد دل خوش عبث ز پیروی خار و خس کنی
5 جویا دگر کسی نبود جز تو در جهان خود را توانی از نفسی هیچ کس کنی