حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

دولتِ آن کس که از حکیم نزاری قهستانی غزل 427

غزل 427 ام از 1607 غزلیات

دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد

1 دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد هر که نه در بندِ تست بخت ندارد

2 آن که زیارت کند ترا به ارادت حاجتِ آن نبودش که حج بگزارد

3 نی غلطم بر تو مدّعی به محبّت بر نخورد گر چه تخمِ مهر بکارد

4 عمر بباید که باغ بان چو تو سروی در چمنِ باغِ روزگار بکارد

5 عیب کنندم که دل بدو مده از دل کس چه کند گر به دل بری نسپارد

6 قدرتِ رفتن ز پیش صیدِ زبون را نیست که صاحب کمند می نگذارد

7 با چو تو زور آزما که راست نگویی قوّتِ بازویِ آن که پنجه فشارد

8 باده به من ده که مه صلاح و مه تقوا با تو کس از نام و ننگ یاد نیارد

9 زاهدِ صد ساله را ز دست تو سیکی در رمضان هم چو انگبین بگوارد

10 نفس مپرور نزاریا که محقّق اهل هوا را هم از دواب شمارد

11 سینه چو صافی کنی مقیمِ خرابات باش که طاهر نظر به خیر گمارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد

شاعر شعر دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد چه کسی است ؟

شاعر شعر دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد چیست ؟

قالب شعر دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد غزل است

مضمون اصلی شعر دولتِ آن کس که عمر با تو گذارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر