- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حسنی که هست روی تو را بینهایت است خوب است گل ولی نمک اینجا به غایت است
2 افسانههای خسرو و شیرین ز حد گذشت ما و حدیث روی تو کانها حکایت است
3 من فارغم ز مصر که در دولت لبت امروز کان قند و شکر این ولایت است
4 افکند سایه زلف تو بر عارض خوشت ظلمت نگر که نور مهش در حمایت است
5 من کیستم که دست به زلفت کنم دراز بویش صبا اگر به من آرد کفایت است
6 از بهر عاشقان تو در شرع کفر و دین اوصاف روی و موی تو محکم روایت است
7 هشیار کی شود دل سرگشته همام چون مستیش ز نرگس مستت کفایت است