- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سوی گلشن شو اکسیر حیاتت گر هوس باشد هوایش پر به دل نزدیک ماند نفس باشد
2 به حسرت دل ترا از رخنه های سینه می بیند چو آن بلبل که محو گلشن از چاک قفس باشد
3 به راه کعبهٔ از خویش رفتن در شب هجران دلم را نالهٔ پهلو شکافی چون جرس باشد
4 در این وادی نیارد کامیاب صید مطلب شد سگ نفسی که از طول املها در مرس باشد
5 تو از نفس دنی مغلوب خست پیشگان گردی هما در عالم دون همتی صید مگس باشد
6 در این دوران بود فریادرس را معنیی جویا به گوش هر که فریادت رسد فریادرس باشد