1 زر طلبان همچو در حلقه بگوش آمدند شکر کز آزادگی بنده در آن سلک نیست
2 باغ اگرم نیست هست نخل معانی بسی نخل مرا برگ و شاخ جز ورق و کلک نیست
3 خانه ملکی من نیست بجز بیت شعر ملک دگر قافیه خود ملک نیست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 کعبه کویش مراد است این دل آواره را با مراد دل رسان بارب من بیچاره را
2 دل دران کو رفت و شد آواره من هم می روم تا ازان آواره تر سازم دل آواره را
1 به کویت دل غلام خانه زادست چو سر بر در نهد مقبل نهادست
2 رقیب آزادگان را معتقد نیست که نادرویش اندک اعتقادست
1 ای ز صد گلبرگ نازکتر تنت بر تو لرزانتر گل از پیراهنت
2 از صبا چندان نشد بوی تو فاش پیرهن کرد این خطا در گردنت کار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به