- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خدایگان اکابر که پادشاه نجوم طریق بندگی او به چشم دل سپرد
2 فلک که بر سر عالم رواست فرمانش ز حدّ طاعت او پای ز استر نبرد
3 به حکم بنده نوازی چو فرصتی باشد به چشم لطف به احوال من فرو نگرد
4 چو ماجرای من و روزگار می داند که در شماتت اعدا چگونه می گذرد
5 حدیث منصب شغل و عمل نمی گویم به قرض خاصه اگر در خورد غمی بخورد