جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

شکوه عشق به پا سقف آسمان از جویای تبریزی غزل 400

غزل 400 ام از 1266 غزلیات

شکوه عشق به پا سقف آسمان دارد

1 شکوه عشق به پا سقف آسمان دارد به سرو آه من این قمری آشیان دارد

2 تنی چو شمع بود در حساب سوختگان که مهر داغ به طومار استخوان دارد

3 توان به حسن ادب پاس آشنایی داشت زحفظ مرتبه این گنج پاسبان دارد

4 زحلقه حلقهٔ جوهر چو محشر سیماب شکوه حسن تو آیینه را تپان دارد

5 زحرف کس نشنیدیم بوی یکرنگی به رنگ غنچه گر از لخت دل زبان دارد

6 همیشه قطع کلامم کنی به تیغ زبان چنین دو نیم سخن را مزن که جا ن دارد

7 هر آن حریف که چیزی به خویش نسپرده است فراغت عجبی از نگاهبان دارد

8 زسوز عشق کسی را که تن به سختی داد چو نای پوست به تن حکم استخوان دارد

9 من و شکایت افلاک؟ کافرم جویا!‏ اگر دلم سر سودای این دکان دارد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شکوه عشق به پا سقف آسمان دارد

شاعر شعر شکوه عشق به پا سقف آسمان دارد چه کسی است ؟

شاعر شعر شکوه عشق به پا سقف آسمان دارد جویای تبریزی می باشد.

شعر شکوه عشق به پا سقف آسمان دارد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر شکوه عشق به پا سقف آسمان دارد چیست ؟

قالب شعر شکوه عشق به پا سقف آسمان دارد غزل است

مضمون اصلی شعر شکوه عشق به پا سقف آسمان دارد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر