- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مژده ای دل که اویسی ز قَرَن میآید بوی رحمٰن به من از سمت یمن میآید
2 عشق چو نور نبی در دل من جلوهگر است عجبی نیست اویس ار ز قَرَن میآید
3 شوکت خار شد و نوبت دم سردی دی بلبلان مژده که گل سوی چمن میآید
4 زاغ گو نغمه ناخوش مرا اندر باغ که سحر بلبل با صوت حسن میآید
5 گو به یعقوب دو چشمان تو روشن که بشیر اینک از مصر سوی بیت حزن میآید
6 دل بیمار چه مانی که مسیحی به رَه است کز دمش روح روان باز به تن میآید
7 باد مشاطه گلزار همهروزه به باغ بهر آرایش سوری و سمن میآید
8 شده در عین غم آشفته طربناک مگر به سوی طوس رفیقی ز وطن میآید
9 خاکبوسی شه طوس مبارک بادش که باید سر سودایی من میآید