- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گوهر عشق تو را دل صدف است ناوک درد تو را جان صدف است
2 بحر اسرار شناسد خود را شیخ مغرور که بادش به کف است
3 رخنه تیغ جفایت به سرم کنگر افسر جاه و شرف است
4 می رسد راحتم از سیلی فقر ناله از دست تهی کار دف است
5 عیش سازان و شراب و لب کشت چشم عارف نه بر آب و علف است
6 جامی از اهل ولا همت خواه گرد تو گرچه بلا بسته صف است
7 کار هر کس نبود صف شکنی شیر این معرکه شاه نجف است