- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بوستان پژمرده گردد، از دل ناشاد من یاسمن را خنده بر لب سوزد از فریاد من
2 باغبان عشق می گوید که خاکستر شود شانهٔ باد صبا در طرهٔ شمشاد من
3 گفتم آیین مغان پر ذوق بر باز آمدن عشق گفت آیین مجنون من و فرهاد من
4 کفر نی، اسلام نی، اسلام کفر آمیز نی حکمت ایزد ندانم چیست در ایجاد من
5 صد بت از هر ذره نشناسی و ماند مایه ای گر کنی ای برهمن گلگشت کفر آباد من
6 عرفی از من گر ملولی سعی در خونم مکن سیل غم را التفاتی نیست با بنیاد من