- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 میوه باغ بهشت بلکه ازان نیز به سیب زنخدان توست متعناالله به
2 خرقه پشمین چو به عاشق غمدیده را کرده ام از غم به بر خرقه پشمین چو به
3 شد دل خلقی اسیر چند نهی گرد رخ زلف شکن بر شکن جعد گره بر گره
4 زلف چو در پاکشان بگذری از بوی مشک سوی تو عشاق را ره نشود مشتبه
5 شاهی و خوبان سپاه شکر چنین قدر و جاه یاد اسیران بکن داد فقیران بده
6 با قد خم یافته رشته اشکم نگر ناوک آه مراست آن چو کمان این چو زه
7 در بر جامی دلش می طپد از دست تو تا دلش آید به دست بر دل او دست نه