1 بنیاد دو بینی چو شد از عشق خراب وان چشم دو بین که بود هم رفت به خواب
2 دادیم هزار بوسه بر یک سده کردیم هزار سجده در یک محراب
1 باز آفتی به اهل جهان از جهان رسید کاثار کلفتش به زمین و زمان رسید
2 باز آتشی فتاد به عالم که دود آن از شش جهت گذشت و به هفت آسمان رسید
1 من نه آن صیدم که بودم پاسدار اکنون مرا ورنه شهبازی ز چنگت میکشد بیرون مرا
2 زود میبینی رگ جانم به چنگ دیگری گر نوازش میکنی زین پس به این قانون مرا