زور شور گریه ای می شد به از جویای تبریزی غزل 153

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

زور شور گریه ای می شد به خواب

1 زور شور گریه ای می شد به خواب خواب می آرد بلی آواز آب

2 بوی تحقیق از مقلد نشنوی کس نگیرد از گل کاغذ، گلاب

3 در بلند و پست دنیای اسیر کشتی ات بشکست از موجب سراب

4 لازم هر کس بود طول امل هست بر پا خیمهٔ تن زین طناب

5 کی گذارد غنچهٔ او را بحرف بسکه باشد نرگسش حاضر جواب

6 چون زگل شبنم عرق از روی او هر سحر چیند به دامن آفتاب

7 با دل نازک نسازد انبساط هست برجا غنچه تا باشد حباب

عکس نوشته
کامنت
comment