کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

پای بوس چون منی حیف است گفتی از کمال خجندی غزل 113

غزل 113 ام از 1252 غزلیات

پای بوس چون منی حیف است گفتی بر زبانت

1 پای بوس چون منی حیف است گفتی بر زبانت زاهد کم خواره میشد دم به دم باریکتر زین

2 نیک گفتی نیک پیش تا ببوسم آن دهانت گر دل او گه گهی می رفت در فکر میانت

3 زآن میان و زآن دهان پرسد دلم سر بقین را بی نشان از بینشانان زودتر باید نشانت

4 چون بشیر از لیلة المعراج زلفت بر گذشتم در میان قاب قوسینش نکندست ابروانت

5 سر بر آن در میزنم باشد در آری سر به بیرون این همه تصدیع از آن آورده ام بر آستانت

6 گفتمش یک شب مجالم ده چوشمع آن لب گزیدن گفت تو گرمی مخور کین انگبین دارد زبانت

7 با خیالش تا سخن راندی کمال از شوق اشکت می چکد درهای گوناگون ز لفظ درفشانت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر پای بوس چون منی حیف است گفتی بر زبانت

شاعر شعر پای بوس چون منی حیف است گفتی بر زبانت چه کسی است ؟

شاعر شعر پای بوس چون منی حیف است گفتی بر زبانت کمال خجندی می باشد.

شعر پای بوس چون منی حیف است گفتی بر زبانت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر پای بوس چون منی حیف است گفتی بر زبانت چیست ؟

قالب شعر پای بوس چون منی حیف است گفتی بر زبانت غزل است

مضمون اصلی شعر پای بوس چون منی حیف است گفتی بر زبانت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر