امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی
امیرعلیشیر نوایی

مه آتش پرستم آتش از امیرعلیشیر نوایی غزل 172

غزل 172 ام از 379 غزلیات

مه آتش پرستم آتش اندر جان غمکش زد

1 مه آتش پرستم آتش اندر جان غمکش زد در آتشگاه رسوایی به خان و مانم آتش زد

2 عجب نبود اگر غش کرده تا محشر فتد آنکاو ز دست ساقی مهوش دو جام صاف بیغش زد

3 گر از دور جنون شد روزگارم تیره نبود عیب که این آتش به من سودای آن شوخ پریوش زد

4 چو مرکب تاخت آن چابک سوار شوخ در میدان به خلق دهر آتش از شرار نعل ابرش زد

5 دهد آب میش تسکین و لطف خنده ساغر اسیری را که دوران شعله در جان مشوش زد

6 خوش آن رندی که در دیر مغان گر ساغر گردون ز دست مغبچه در دست او افتاد یک کش زد

7 خوشی آن یافت ای فانی که دوران هر می ناخوش خوشی آن یافت ای فانی که دوران هر می ناخوش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مه آتش پرستم آتش اندر جان غمکش زد

شاعر شعر مه آتش پرستم آتش اندر جان غمکش زد چه کسی است ؟

شاعر شعر مه آتش پرستم آتش اندر جان غمکش زد امیرعلیشیر نوایی می باشد.

شعر مه آتش پرستم آتش اندر جان غمکش زد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر مه آتش پرستم آتش اندر جان غمکش زد چیست ؟

قالب شعر مه آتش پرستم آتش اندر جان غمکش زد غزل است

مضمون اصلی شعر مه آتش پرستم آتش اندر جان غمکش زد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر