آن گل که توان حرفی ازان از سلیم تهرانی غزل 267

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

آن گل که توان حرفی ازان زد گل داغ است

1 آن گل که توان حرفی ازان زد گل داغ است تا کی سخن لاله و گل، این چه دماغ است

2 از داغ دلم فیض رسد سوختگان را پروانه کمربسته ی این پای چراغ است

3 تندی مزاجم اثر عشق نهانی ست خار سر دیوار، نشان گل باغ است

4 با لاله سخن زان رخ گلرنگ مگویید بر حال خود او را بگذارید که داغ است

5 در باغ ز سامان گل و لاله کمی نیست چیزی که درین فصل ضرور است، دماغ است

6 بر حال سلیم است مرا رشک که از شوق در کعبه ی وصل است و همان گرم سراغ است

عکس نوشته
کامنت
comment