1 گل گر چه کشد سرزنش از خار درشت رو با تو و بر درخت خود دارد پشت
2 با قد تو شاخ گل مگر دعوی کرد کش گل به طپانچه می زند غنچه به مشت
1 اینکه گفتم حال فرزند نکوست کش به اصل خویش پیوند نکوست
2 آن که باشد بد سگال و بد سرشت در سرشت او هزاران خوی زشت
1 کیست درعالم ز عاشق زارتر نیست کار از کار او دشوارتر
2 نی غم یار از دلش زایل شود نی تمنای دلش حاصل شود
1 چون به تدبیر حکیم نامدار یافت گیتی بر شه یونان قرار
2 سر به سر گیتی مسخر ساختش ثانی اثنین سکندر ساختش