- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گل دیدار ترا چون پی چیدن رفتم شبنم آسا همه تن دیده به دیدن رفتم
2 همچو آن شمع که در رهگذر باد بود بسکه بگریستم از غم به چکیدن رفتم
3 استخوان را طپش نبض بود در بدنم موجم، از خود به پر و بال طپیدن رفتم
4 گل الفت خورد از چشمهٔ یکرنگی آب تا شوم رام تو وحشی به رمیدن رفتم
5 لطف کن جام روان بخش! وگرنه چو حباب اینک از خویش به خمیازه کشیدن رفتم
6 حیرتم بر سر شور است، حریفان عشقی! خامشی نغمه سرا شد به شنیدن رفتم
7 قامتم نیست دو تا گشته ز پیری جویا بسکه پر بار گناهم به خمیدن رفتم