1 سیل اشکم به شب هجر چو پیوست به هم کشتی و نوح به یک موجش بشکست به هم
2 خواستم نقش مه و سنبله از کلک قضا نقش رخساره و گیسوی تو پیوست به هم
3 جز خط و زلف که پیوست به هم کس نشنید خضر و اهریمن و جادو که دهد دست به هم
4 چشمکان در خم ابروی کجت دانی چیست تیغها آخته در حمله دو بدمست به هم
5 دل دیوانه آشفته چو زنجیری دید حلقههای خم زلف تو به پیوست به هم