1 فلک بر سر بی سران پرچمی است زمین زیر پا نعل مستحکمی است
2 به غفلت خبر دار دم نگذرد نگهدار دم را که عالم دمی است
3 چسان سر به شادی برآریم ما؟ که دوران ما حلقهٔ ماتمی است
4 در این نشئه بر هر چه افتد نظر سعیدا نکو بین که خوش عالمی است
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 هر کجا مینا و جامی از می گلگون پر است وای بر پیمانه و مینای ما کز خون پر است
2 شیشهٔ ما را شکستی خوب کردی پر نبود خاطر ما را نگه داری ستمگر، چون پر است
1 در محیط دین ز بس کشتی تبه گردیده است کعبه را زان جامه در ماتم سیه گردیده است
2 بسکه در عین گنه از دیده اشکم رفته است چشم من سرچشمهٔ بحر گنه گردیده است
1 چه شور است این که در کاشانهٔ ماست که عقل ذوفنون دیوانهٔ ماست
2 فلک صیاد ما صید و جهان دام نصیب و قسمت، آب و دانهٔ ماست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به