شعله ی شوقم و از شرم زبانم از سلیم تهرانی غزل 140

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

شعله ی شوقم و از شرم زبانم لال است

1 شعله ی شوقم و از شرم زبانم لال است صد شکایت به لبم از گره تبخال است

2 نشود دور سرم از قدم جلوه ی او حلقه ی گوش من از سلسله ی خلخال است

3 بهر هر کار به ما مشورتی می باید بهر هر کار به ما مشورتی می باید

4 از پی هر نگهم اشک روان می آید گرد این بادیه را قافله در دنبال است

5 گل توفیق به گلزار صبوحی ست سلیم صبح پیمانه به کف داشتن از اقبال است

عکس نوشته
کامنت
comment