جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

شعلهٔ رخسار او تا شمع از جویای تبریزی غزل 506

غزل 506 ام از 1266 غزلیات

شعلهٔ رخسار او تا شمع بزم باده بود

1 شعلهٔ رخسار او تا شمع بزم باده بود موج می پروانهٔ آتش به جان افتاده بود

2 پیش از آن ساعت که آمد سر و شوخش در خرام رنگ را چون نقش پا رخسارم از کف داده بود

3 از کف پایت ز بس نازکتر از برگ گل است بوسه چینی را لب هر غنچه ای آماده بود

4 شب که پیمودی تو بر دلها شراب جلوه را محتسب لبریز کیفیت چو جام باده بود

5 دست لطفی ساقی کوثر زخاکش بربگرفت ورنه جویا همچو نقش پا به ره افتاده بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شعلهٔ رخسار او تا شمع بزم باده بود

شاعر شعر شعلهٔ رخسار او تا شمع بزم باده بود چه کسی است ؟

شاعر شعر شعلهٔ رخسار او تا شمع بزم باده بود جویای تبریزی می باشد.

شعر شعلهٔ رخسار او تا شمع بزم باده بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر شعلهٔ رخسار او تا شمع بزم باده بود چیست ؟

قالب شعر شعلهٔ رخسار او تا شمع بزم باده بود غزل است

مضمون اصلی شعر شعلهٔ رخسار او تا شمع بزم باده بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر