- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فلک آنست که یکروز بپایان نبرد تا دلم را ببلای چو شبی نسپارد
2 روز روشن ز شب تیره سیه تر گردد گر ز حالم رقمی عقل بر او بنگارد
3 کرده روزم چو شب تیره ولی صبح دلم گر همه خود شب یلداست بروزش آرد
4 طمعم هست که روزی بدمد صبح امید وز شب تیره حرمان اثری نگذارد
5 روز روشن چو بر آرد ز افق رایت نور پرچم شب ز سر جمله جهان بر دارد