عاشق اول ز سر جان از ابن یمین فریومدی غزل 130

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

عاشق اول ز سر جان و جهان برخیزد

1 عاشق اول ز سر جان و جهان برخیزد آنگه اندر پی آن راحت جان بر خیزد

2 جان و جانان نشود هر دو میسر با هم هر که این میطلبد از سر آن بر خیزد

3 در ره عشق کسی گرم روی داند کرد که باول قدم از هر دو جهان برخیزد

4 مرد سودا نبود بر سر بازار غمش جز کسی کو ز سر سود و زیان برخیزد

5 زرفشانی چه بود در نظر سیمبران مرد باید ز سر نقد روان بر خیزد

6 دایم از بیم دلم بید صفت میلرزد که مباد از برم آنسرو روان بر خیزد

7 دارد آنرشک پری خاصیت حور بهشت گر نشیند بر او پیر جوان برخیزد

8 غمزه و ابروی تو تیر و کمان ستم است آه از آنلحظه که تیرش ز کمان برخیزد

9 در میان من و او ابن یمین است حجاب خرم آنروز که اینهم ز میان بر خیزد

عکس نوشته
کامنت
comment