آتش دوری دل ما بر نتابد بیش از کمال خجندی غزل 815

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین

1 آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین داغ هجران جان تنها برنتابد بیش ازین

2 تن که چون مونی شد از غم چنده بنمایم بدوست زحمت مو چشم بینا برنتابد بیش ازین

3 پیش بار سرو بالا آفتاب و ماه را دعوی خوبی به بالا برنتابد بیش ازین

4 همچو آب از لطف میتابد بر سیمین یار هیچ سرو سیمتن را برنتابد بیش ازین

5 گل سوی او خواست شد دامنکشان گفتش صبا دامن تر بردن آنجا برنتابد بیش ازین

6 ما تماشایش بماهی میکنیم آنهم ز دور نازک است آن رخ تماشا بر نتابد بیش ازین

7 عکس او در شیشه های اشک بین دیگر کمال کان پری نظاره ما برنتابد بیش ازین

عکس نوشته
کامنت
comment