- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آتش دوری دل ما بر نتابد بیش ازین داغ هجران جان تنها برنتابد بیش ازین
2 تن که چون مونی شد از غم چنده بنمایم بدوست زحمت مو چشم بینا برنتابد بیش ازین
3 پیش بار سرو بالا آفتاب و ماه را دعوی خوبی به بالا برنتابد بیش ازین
4 همچو آب از لطف میتابد بر سیمین یار هیچ سرو سیمتن را برنتابد بیش ازین
5 گل سوی او خواست شد دامنکشان گفتش صبا دامن تر بردن آنجا برنتابد بیش ازین
6 ما تماشایش بماهی میکنیم آنهم ز دور نازک است آن رخ تماشا بر نتابد بیش ازین
7 عکس او در شیشه های اشک بین دیگر کمال کان پری نظاره ما برنتابد بیش ازین