احساس مبدل شد و محسوس همان از حزین لاهیجی غزل 228

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

احساس مبدل شد و محسوس همان است

1 احساس مبدل شد و محسوس همان است صد شمع فزون سوخته، فانوس همان است

2 دل کافر دیر است، ز لبیک چه حاصل؟ گر زمزمه دیگر شده، ناقوس همان است

3 لب بر لب او دارم و حسرت کش عشقم دلبر به کنار و هوس بوس همان است

4 با رب چه علاج است، پریشانی دل را؟ زلفش به کف و خاطر مأیوس همان است

5 از دوست به کونین نگردیم تسلی این هر دو به دست و کف افسوس همان است

6 خیزد ز دری هر نفس، آوازه ی دولت کاووس شد و زمزمه ی کوس همان است

7 زاهد چوکند جامه ز مصحف، مفریبید ای ساده دلان خرقهٔ سالوس همان است

8 در بارگه پادشه عشق حزین را سر خاک شد وذوق زمین بوس همان است

عکس نوشته
کامنت
comment