1 چهره باغ زعفرانی گشت گونه باده ارغوانی گشت
2 دوستان ترک بوستان گفتند جشن نوروز مهرگانی گشت
3 گل خود روی روی پنهان کرد بلبل از شاخ گل نهانی گشت
4 باغبان راه خانه پیش گرفت پیشه زاغ باغبانی گشت
5 زنده کن عیش را به جام شراب که شراب آب زندگانی گشت
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 بهار لاله رخساری نگار سرو بالایی گل و شمشاد زلفینی مه و خورشید سیمایی
2 نگار و مه تو را خوانم، بهار و گل تو راگویم که اینها عالم آرایند و آنها را تو آرایی
1 شب آدینه و من مست و خراب عاشقی در دل و در دست شراب
2 پیش من شمع و من از عشق چو شمع رنج او ز آتش و رنج من از آب
1 شمشاد قد و لاله رخ و یاسمین بر است با سرو و گل به قامت و عارض برابر است
2 دایم غلام و چاکر یاقوت و شکرم کو را لب و حدیث ز یاقوت و شکر است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به