- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بدلداری و دلجوئی درآمد عاقبت یارم بحمدالله ز دیدارش بسامان شد همه کارم
2 ازآن روزی که روی تو درآمد در نظر مارا بهشت و حور عین هرگز بدیده در نمی آرم
3 مرا می لعل دلدارست و شاهد، ماه رخسارش که دارد در جهان باری چنین عیشی که من دارم
4 نمی بینی مگر زاهد چرا در ظلمت جهلی که عالم غرق نورآمد ز مهر روی دلدارم
5 کسی محرم نمی بینم که گویم رازهای دل ز وصف حسن رخسارش ازآن گفتن نمی یارم
6 چه خرمن ها که جانم را شود محصول از وصلش چو دایم تخم عشق او بملک دل همی کارم
7 اسیری از جفای او مکن زاری که ناگاهی کند آن بیوفا رحمی به آه و ناله زارم