- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 محیط و نقطه ملت، سوار و مرکب دین خدایگان شریعت درین چه فرماید
2 چو گربه ای سر ده قمری و کبوتر را بقرب هفته ای از تن بقهر برباید
3 ز راه شرع، بحکم قصاص صاحب مرغ دو دست گربه، از تن جدا کند شاید
4 زهی لطیف سئوالی که طوطی قلمت بگاه نظم بدایع شکر همی خاید
5 ندانمت که، که ای اینقدر همی دانم که از بیان تو آب حیات می زاید
6 نه کم ز گربه ی بید است گربه عیار که مرغ بیند بر شاخ و پنجه نگشاید
7 خدایگان هنر را اگر درین فتوی بخون گربه ز من رخصتی همی باید
8 چو گر به هیچ غرامت ندارد آن بهتر که دست خویش بخونی چنین نیالاید
9 بقای قمری و عمر کبوتر ار خواهد قرارگاه قفس را بلند فرماید