- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاقبت درد من خسته به پایان نرسید سر سرگشته ام از وصل به سامان نرسید
2 پایمال شب هجران شده چون مور ضعیف شمّه ای قصه ی دردم به سلیمان نرسید
3 دردم از حد شد و جز ناله ندارم همدم که بگویم دمکی درد به درمان نرسید
4 روز وصل تو نشد روزی آن خسته جگر شب هجران تو ای دوست به پایان نرسید
5 در فراق رخ زیبای تو ای جان جهان چه کنم دست دلم جز به گریبان نرسید
6 جان بدادم به غم عشق مپندار چنین دولت وصل تو ای جان به من آسان نرسید
7 در وفای تو دل از دست بدادم جانا عهد بستی تو بسی لیک به پیمان نرسید