حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی
حزین لاهیجی

برق بگریخت نفس سوخته، از از حزین لاهیجی غزل 88

غزل 88 ام از 1771 غزلیات

برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما

1 برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما شعله گردی ست که برخاست ز خاکستر ما

2 کیست کز شعلهٔ خورشید، برآرد شبنم؟ دل به افسانه، جدا کی شود از دلبر ما؟

3 لب اگر باز کنی، چهره اگر بنمایی گل کند جنّت ما، موج زند کوثر ما

4 این که در دامن صحرای جنون می بینی لاله نبود، که گل انداخته، چشم تر ما

5 زندگی بخش بود مرده دلان را چون صبح مگذر از فیض صفای دم جان پرور ما

6 گریه ساکن نکند آتش ما را در عشق شعله یک نیزه گذشته ست چو شمع از سر ما

7 باده از پردهٔ شب، ساقی ما صاف کند شفق صبح بود دُرد تَهِ ساغر ما

8 این سیاهی به سر ما، نه ز داغ است حزین پرتو انداخته بر تارک ما، اختر ما

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما

شاعر شعر برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما چه کسی است ؟

شاعر شعر برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما حزین لاهیجی می باشد.

شعر برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما چیست ؟

قالب شعر برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما غزل است

مضمون اصلی شعر برق بگریخت نفس سوخته، از کشور ما چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی